جدول جو
جدول جو

معنی پیر موزی - جستجوی لغت در جدول جو

پیر موزی
شاه بلوط، بلوط کهن سال
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
کامیابی، چیرگی، فتح وغلبه، چیره شدن بر دشمن
فرهنگ فارسی عمید
پیر (1859-1906 میلادی)، او و ماری کوری (1867-1934 میلادی) زن و شوی فیزیکدان فرانسوی و برندگان جایزۀ نوبل سال 1903 میلادی در رشتۀ فیزیک و کاشفان رادیوم، پیر کوری در پاریس متولد شد و در دانشگاه سوربن به کسب دانش پرداخت و چندی بعد به استادی در رشتۀ فیزیک نایل آمد، به سال 1896 میلادی با ماری اسکلودوسکا ازدواج کرد، پس از آنکه خواص رادیواکتیویتۀ اورانیوم به سال 1896 میلادی به وسیلۀ هانری بکرل کشف شد، پیر کوری و زنش درباره رادیواکتیویته به تحقیق پرداختند و سرانجام به سال 1896 میلادی به کشف دو مادۀ جدید، یعنی رادیوم و پلونیوم دست یافتند و سالهای بعد درباره خواص رادیوم و تغییرات آن جستجو و مطالعۀ بیشتری کردند تا جایی که کشف این زن و شوهر بعدها پایۀ تحقیقات بیشتری درباره فیزیک هسته ای و شیمی قرار گرفت، در سال 1903 میلادی جایزۀ نوبل فیزیک میان آنها و هانری بکرل تقسیم گردید و این جایزه بسبب کشف رادیواکتیویته نصیب آنها شد، پیر کوری که به سال 1905 میلادی به عضویت فرهنگستان علوم انتخاب شده بود، در اثر تصادف با گاری در پاریس کشته شد (1906 میلادی) و همسرش در دانشگاه پاریس به عنوان جانشین وی به مقام استادی انتخاب گردید، (ازدائرهالمعارف بریتانیکا)، رجوع به مدخل بعدی شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
پیر صدساله. پیر درویش حسین است. و پسر مولانا محمد خواجوست. و با آنکه صوفی صافی بود بصنعت طبابت اشتغال می نمود و مردم مریض را علاج میفرمود. پس بحقیقت طبیب امراض بدنی و امراض نفسانی بوده و ازالۀ جمیع امراض انسانی می نموده. این رباعی از اوست:
منمای بغیر من رخ ای سیم بدن
کز غایت غیرتم رود جان از تن
خواهم که شوم مردمک دیدۀ خلق
تا روی تو هیچکس نبیند جز من.
(مجالس النفائس ص 274)
لغت نامه دهخدا
علمی که کسی در زمان پیری بیاموزد، (آنندراج)،
که از پیر آموخته باشد، که پیر تعلیم دهد:
در مکافات آن جهان افروز
خواند بر شه فسون پیرآموز،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سا)
دهی جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان شهرستان رشت. واقع در 2هزارگزی جنوب خاور کوچصفهان و 2هزارگزی جنوب خاور راه مالرو عمومی. جلگه، معتدل، مرطوب. دارای 650 تن سکنه. آب آن از نهر تورود از سفیدرود. محصول آنجا برنج و ابریشم و صیفی کاری. شغل اهالی زراعت و مکاری و راه آن مالرو است. آثار ابنیۀ قدیم از آجر و سوفال و غیره در نواحی این ده دیده میشود. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
نصرت و ظفر یافتن بر اعدا باشد، کامیابی، توفیق
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه پیران بدیگران آموزند. پیر آموخته: در مکافات آن جهان افروز (کنیزک زیبای ابیه) - خواند (پیر زن مکار) بر شه فسون پیر آموز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر روزی
تصویر پر روزی
گشاده روزی گشاده رزق مقابل کم روزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش دوزی
تصویر پیش دوزی
دوخت در روی جامه مقابل پس دوزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
ظفر، فتح، کامیابی، چیره گی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
ظفر، توفیق، موفقیت، فتح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
Triumph, Victory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
triomphe, victoire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
غروب
فرهنگ گویش مازندرانی
وسیله ی خوراک پزی به نام پریموس
فرهنگ گویش مازندرانی
از طرف پدر، کسانی که از سوی پدر با هم فامیل باشند
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
ชัยชนะ , ชัยชนะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
ushindi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
승리 , 승리
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
勝利
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
נִצָּחוֹן , נִצָּחוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
विजय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
kemenangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
Triumph, Sieg
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
triomf, overwinning
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
triunfo, victoria
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
trionfo, vittoria
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
triunfo, vitória
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
胜利
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
triumf, zwycięstwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
тріумф , перемога
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
триумф , победа
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
বিজয় , বিজয়
دیکشنری فارسی به بنگالی